در ماه اوت سال ۱۹۹۱ سوئیچیرو هوندا، بنیانگذار شرکت «هوندا» از جهان رفت. سوئی چیرو هوندا، پسر آهنگری فقیر در روستای کوچک کومیو بود. این روستا در ۲۷۰ کیلومتری جنوب غربی توکیو قرار داشت.
پدرش در کنار کار آهنگری، به تعمیر دوچرخه نیز اشتغال داشت. پسر جوان، همراه با صداهای کوبنده پتک بر سندان بزرگ میشد و شاید این زمینهای بود که به تدریج عشقی جاودان به مکانیکی را در او بهوجود آورد. سوئی چیرو هوندا حتی پیش از ورود به مدرسه در تعمیر دوچرخه به پدرش کمک میکرد. هنگامی که هوندا به یک آگهی کوچک استخدام شاگرد در یکی از مجلات تجاری برخورد و به آن پاسخ داد، به ناگاه دست از تحصیلات کشید.
او در سن شانزده سالگی عازم توکیو شد تا در یک تعمیرگاه کوچک اتومبیل موسوم به آرت شوکائی، دوره شش ساله شاگردی را بگذراند. برای او، این کار آغازی بود از سطح پایین در رشته مکانیکی و اجرت نخستین ماه کار او، مبلغی معادل یک دلار و بیست و پنج سنت بود. با این وجود، هنگامی که این دوره شش ساله پایان گرفت، مرد بیست و دو ساله، تعمیرکاری بسیار ماهر شده بود و استادش به او مبلغی پول داد که هوندا میتوانست با آن، شعبه آرت شوکائی را در زادگاهش برای خود باز کند. ظاهرا در پی بروز یک رشته رویدادهای طبیعی، شیفته خودروهای تندرو شد و سرانجام به طراحی و ساخت آنها روی آورد. در اواخر سال ۱۹۳۷، هوندا با حمایت مالی بستگان و دوستانش، تعدادی ماشینآلات برای ایجاد یک کارخانه ساخت رینگ پیستون خریداری کرد. عزم او برای رسیدن به کامیابی آنقدر راسخ بود که شبانهروز در کارخانهاش زندگی میکرد. روی کف کارگاه میخوابید و برای صرف غذا، آنجا را ترک نمیگفت و از اینرو همسرش غذای او را به کارگاه میآورد، با این وجود این کسبوکار هم رونق نیافت. هوندا در اکتبر سال ۱۹۴۶ «موسسه تحقیقاتی فنی هوندا» را بنیان گذاشت. اینجا، شرکتی کوچک با نامیدهان پرکن بود که شامل بنیانگذار و تنی چند از دستیارانش میشد.
هوندا دو سال در این شرکت به تعمیر موتور اشتغال داشت. سپس در سال ۱۹۴۸، شرکت خود را به شرکت هونداموتور با مسوولیت محدود تغییر داد. او در سال ۱۹۴۹، مبلغ ۳۸۰۰ دلار از طریق سرمایهدارانی که خواهان سرمایهگذاری بودند، پول فراهم ساخت و آن را صرف تکمیل موتور دو سیلندر ۵۰ سانتیمتر مکعبی سبک وزنی کرد که قادر بود ۳ اسب بخار نیرو تولید کند. موتورسیکلت تازه نهتنها قدرتش بیش از موتورسیکلت پیشین بود، بلکه قاب و بدنه فلزی نشاندار آن نیز عالیتر بود. هنگامی که بهخاطر موفقیت شرکت، جشنی برپا شد، یکی از مدعوین فرآورده تازه را «یک رویا» توصیف کرد. با این کلام او، موتور رسما «دریم تایپ دی» (رویای نوع دی) نام گرفت. با موفقیتی که این مدل تازه کسب کرد، شرکت از کامیابی ناگهانی و کوتاهی برخوردار شد. کارخانه کوچک هوندا، نیروی کار خود را به هفتاد نفر و میزان تولید ماهانهاش را تا پایان سال ۱۹۴۹ به یکصد واحد افزایش داد.
یک بار زمانی که دفتر مرکزی شرکت در توکیو بود، هوندا متوجه اندرز شریک جدیدش شد که میگفت باید دست از سرهم بندی کردن موتور دو هنگامه پر سروصدای خود بردارد و نیروی خود را صرف ساختن یک مدل بهتر چهارهنگامه کند. تقاضا برای خرید این موتور تازه، زیاد بود. تولید ماهانه، بار دیگر افزایش یافت و هوندا موفق شد. در سال ۱۹۵۲ شرکت هونداموتور، ساخت بدنه، زنجیر چرخ و چرخ دنده موتورسیکلت را علاوه بر موتور آن شروع کرد.
آنگاه فوجی ساوا با یک حرکت جسورانه به پیماننامه شرکت با شرکت کیتاگاوا پایان داد و به پخشکنندگان خود اعلام کرد، «شرکت ما از این پس موتور تنها را نمیفروشد؛ چنانچه بخواهید با این شرکت معامله داشته باشید، باید موتورسیکلت کامل ساخت این شرکت را خریداری کنید.» با مسوولیتهای اضافهای که ساخت موتورسیکلت پدید آورده بود، تعداد کارکنان شرکت هوندا از ۱۵۰ نفر در سال ۱۹۵۱ به ۱۳۳۱ نفر در پایان سال ۱۹۵۲ رسید. در همین سال بود که شرکت هوندا، فرآورده تازهای را به نام کاب به بازار عرضه کرد. این محصول، یک موتورسیکلت سبک وزن بود که برای موتورسواران جاذبه چندانی نداشت اما برای مردم، وسیله حمل و نقل ارزان قیمت و سودمندی به شمار میرفت. کاب به بخشی گسترده از بازار دست یافت. هوندا و فوجی ساوا، هیچیک تحصیلات دانشگاهی نداشتند و هیچگاه نیز برای زایباتسو کار نکرده بودند.
زایباتسو، مشتمل بر گروههای بزرگ صنعتی و بازرگانی خانوادگی بود و پیش از آنکه سر فرماندهی کل ارتش اشغالگر آمریکا، در پایان جنگ جهانی دوم آن را از بین ببرد، بر صنایع ژاپن کنترل داشت. تا آنجا که به دستگاه مربوط بود، شرکتی که یک مکانیک فقیر و بی سواد آن را بنیان گذاشته بود، حتی اگر فکر میکرد که در صف رهبران نخبه بازرگانی ژاپن پذیرفته شود، جسارت ورزیده بود.
در آغاز کار شرکت، در میان اولین کسانی که استخدام میشدند، به ندرت تحصیلکردههای دانشگاه دیده میشد و بیشتر آنان واخورده های شرکتهای دیگر بودند. حقایق مبین آن است که هوندا هیچ گاه از حمایت دولت برخوردار نبود. در واقع، مقامهای امای تیای نهایت عدم همکاری را نشان میدادند و تا آنجا پیش رفتند که ادعا کردند استراتژی رشد سریع این شرکت «سرحد دیوانگی» است. اولین موتور سیکلت تکامل یافته هوندا در سال ۱۹۴۹ روانه بازار شد که هوندا مدل دی نام داشت. سال ۱۹۵۸ سال تاسیس کمپانی آمریکایی هوندا بود و یک سال بعد اولین محصول خود یعنی هوندا هندا سی۱۰۰ سوپر کاب را وارد بازار کرد. این مدل با حدود ۳۰ میلیون دستگاه فروش، رکورد بهترین فروش تاریخ وسایل نقلیه را به خود اختصاص داد.
شرکت هوندا در سیر تکاملی خود در عرصه موتورسیکلتسازی، شانس خود را در خودروسازی نیز امتحان کرد. در اوایل سال ۱۹۶۰ اولین نمونههای اتومبیل جادهای هوندا تولید شد. البته بیشتر بر مبنای بازار ژاپن بود. اولین محصول اتومبیلی هوندا مدل هوندا تی۳۶۰ در سال ۱۹۶۳ و در واقع یک بارکش کوچک در چهار فرم متفاوت بدنه بود که با یک پیشرانه ۳۶۰ سیسی و با ۳۰ اسببخار قدرت تولید میشد. دو ماه بعد اولین محصول رسمی هوندا با عنوان هوندا اس۵۰۰ ساخته شد که یک رودستر ۲ درب با یک پیشرانه ۴۹۲ سیسی بود که با ۴۴ اسب بخار قدرت و با ۹۵۰۰ دور در دقیقه با یک گیربکس ۴ دنده عرضه شد. هوندا تجربه و دانش وسیع خود را در زمینه موتورسیکلت به کار گرفت و در تولید خودروهای خود تا حد زیادی مورد استفاده قرار داد. بعدها تلاشهای بسیاری برای بازاریابی در آمریکا و کانادا صورت پذیرفت. البته اتومبیلهای کوچک هوندا که بیشتر برای ژاپنیها طراحی شده بود، در بازار غرب چندان مورد استقبال قرار نگرفت، ولی بعدها آکیورا (خودروهای پیشرفته هوندا که با این مارک در آمریکای شمالی و چین عرضه میشود) تحولی در تولید اتومبیلهای لوکس هوندا ایجاد کرد. شرکت هوندا از سال ۱۹۵۹ تاکنون، بزرگترین تولیدکننده موتورسیکلت در جهان است. این شرکت همچنین با تولید ۱۴ میلیون موتور خودرو در سال، بهعنوان بزرگترین تولیدکننده موتورهای درونسوز جهان، شناخته میشود.