بنده خدا شاپوری آنقدر زود و ناباورانه رفت که هنوز هم رفتنش را باور ندارم !
یکی از مهندسینش که سالها با او کارکرده بود می گفت وقتی سوار سرویس می شدیم مرتب ازکار صحبت می کرد و وقتی می خواستم انتهای مسیر ازش
خداحافظی کنم می گفت فلانی این چند تا موضوع رو در ذهنت داشته باش تا فردا روش خوب فکر کن ! واقعا عجیب عاشق کار بود …بعد از اینکه از شوفاژکار رفت گاهی به هم زنگ می زدیم ، می گفتم شاپوری هنوز هم مثل قبل عاشق کار هستی ، می گفت خیلی بیشتر از قبل ….می گفت صبح ها حدودیک ساعت زودتر از شروع ساعت رسمی کار در محل کار حاضر هستم و این عادتش را باقیمانده ساعت کاری شوفاژکار می دانست که چندین سال به آن عادت کرده بود …..
خدا رحمتش کند همانگونه که در زمان حیاتش همه را دور هم جمع می کرد باعث شد دوباره پس از مدتی طولانی دوستان قدیم را ببینم …روحش شاد