هر ساله در نام گذاری اول سال ، به هر شکل ممکن اشاره به تولید ملی صورت می گیرد . همیشه برای خود من این سوال بوده است که کشورهای دیگر که سال هایشان هیچ نامی ندارد آیا تولید موفق دارند یا خیر ؟ و آیا این نام گذاری ها اثربخشی خود را داشته است یا خیر؟
فارغ از شعار و نام گذاری ابتدای سال که دقایقی پس از سال تحویل صورت می گیرد اگر می خواهید بدانید که آن سال واقعاً سال چیست ، به ردیف بودجه کشور ، به سمینارها و مسابقاتی که در طی سال با بودجه های دولتی صورت می گیرد و … توجه کنید .
در دنیای کسب و کار ، ما یاد گرفته ایم که به نشانه ها نگاه کنیم نه به گفته ها ، به رفتارها نه گفتارها
اینکه سالانه وزارت صنعت و معدن و تجارت چه میزان کمکی برای حضور کمپانی ها و کارتل های موفق در نمایشگاه های خارجی می کند ؟
اینکه سالانه چه تعداد از اساتید و بزرگان علم مدیریت در ایران همایش و سمینار برگزار می کنند ؟
اینکه چه تصمیم هایی عملی برای بهبود فضای کسب وکار درایران صورت می گیرد؟
اینکه چه میزان کار ارسال کالا از بنادر و گمرکات ساده تر شده و یا چه تسهیلاتی برای صادرکنندگان در نظر گرفته شده است ؟
اینکه فعالیت های مولد اقتصادی راحت تر و سهل تر است یا دستیابی به سودآوری و کسب درآمد غیر مولد و زیرزمینی سخت تر شده است .