با آمدن مهندسین جدید مدت کوتاهی فضای کار به سمت فضای شادابی و تغییر و تحولات سریع پیش رفت ولی متاسفانه رفته رفته خود نمایی ها و شیرین کاری ها برای قبله عالم که در اکثرموارد منفعت مالی هم نداشت، اوج می گرفت و بدجور فضای کاری را مشمئز کننده می کرد !
یک روز یادم نمی رود بنده خدا مهندسی بود که تازه آمده بود و رفته بود کلی گشته بود و کمی ماسه ریزی دور یک قطعه ریخته گری پیدا کرده بود و با آنچنان ذوقی که کریستف کلمپ هم نکرده بود ، خبر را به گوش قبله عالم رسانده بود ! اما نکته قابل ذکر اینجاست که نوع برخورد مدیران ارشد با این مقوله ها نه تنها آرامش دهنده نبود بلکه خود بعضا دامن زننده به تشنجات نیز بود .
من هیچگاه ندیدم بین دو نفر مهندس و یا کار شناس یا سرپرست مشکلی پیش بیاید و مدیران ارشد موضوع را به لحاظ آرامش سازمانی ویا ایجاد فضای همدلی بینند بلکه همیشه دنبال مقصر گشتن و مچ گیری های پی در پی فضای پر استرسی ایجاد کرده بود که تخم نفرت و کینه روز به روز بیشتر کاشته می شد !
جالب اینجا بود که به عنوان مثال اگر می خواستند از یک مهندس تازه کار حمایت کنند ،(که کار بسیار درستی هم بود )این طور عنوان می شد که ایشان از جای می آید که یک سال کار در آنجا به اندازه هفت سال کار در شوفاژکار ارزش داره ! خوب شما فکر می کنین واکنش بقیه در برابر این دفاع ناشیانه چه می تونست باشه ؟ در حالیکه اگر به خیلی از این خبرچینی و خود شیرینی ها فضای ایجاد شدن داده نمی شد این هم تسویه حساب های شخصی رواج پیدا نمی کرد . بار ها می دیدم که مهندسی اسباب عصبانیت مدیر کارخانه را فراهم می کرد فقط به این خاطر که ایشان سر نفر خاصی دادو بیداد کند و جالبتر این بود که فردی که مورد شماتت قرار گرفته بود از همان لحظه که از پله های طبقه سوم پایین می آمد هنوز به طبقه دوم نرسیده سوژه تلافی را پیدا می کرد و دوباره بر می گشت و سوتی طرف مقابل را مطرح می کرد و همان داد و بیدادی را که سر خودش شده بود حالا می دید که بر سر رقیب صورت می گیرد و آنچنان لبخند ملیحی از سر پیروزمندی می زد که انگار نه انگار که بابا درست که شما و طرفت یک یک شدین ولی دو هیچ ا عصاب اون بابا رو له کردین !