Home / وبلاگ / شوفاژکار ، از اول اولش

شوفاژکار ، از اول اولش

اواخر سال ۷۹ بود که توی شرکت سنگین موج تازه داشتم کم کم از قسمت طراحی مهندسی جدا  شده و به قسمت بازرسی کیفیت می رفتم . حدود یک سالی

بودکه مشغول کار تدوین شناسنامه فنی قطعات سایپا بودم که عمدتا برای همین پراید لعنتی بود کلا خیلی کار کلنگی بود واقعا روی اعصاب بود.

وقتی به قسمت بازرسی کنترل کیفی رفتم کلی قند توی دلم آب می شد و برای خودم احساس کسی بودن می کردم . بالاخره می رفتی کارخونجات مختلف به قطعاتی که اون بدبخت ها با هزار زور زحمت تولید کرده بودند گیر می دادی و دست آخر جوری که انگار داری یارو رو از خاک بلند می کنی، می گفتی حالا این دفعه رو من قبول می کنم ولی دفعه بعد دیگه  از این خبرها نیست . و یارو با کلی غیظ از اینکه باید حرف یه مهندس ۲۵ ساله رو گوش کنه می گفت نه شما خیالتون راحت باشه آقای مهندس ! و من هم خدایش خیالم راحت بود چون کلا خیالم همیشه راحت ….آخه تقصیر من چی بود اون مهندس بود با حدود شصت سال سن رفته بود سراغ تولید من رو هم با بیست پنج سال سن گذاشته بودند که تولیدات اون رو بازرسی کنم !!! که احیانا قطعات بی کیفیت تولید نکنه ! یادم میاد حدود دو سه سال بعد یاد گرفتم که چطور با کتاب کلید فولاد کار کنم.

خلاصه خیلی حال می کردم که رفتم قسمت بازرسی کنترل کیفیت و جالب که من همیشه با هر تغییر مرحله ای زندگی احساس می کنم خیلی بالا رفتم و کلی خوش به حالم می شه و بعد از مدتی که از اون مرحله رد می شم می بینم ای بابا چی بود ! ولی بازم آدم نمی شم نمی گم خوب موقعیت الان هم بعدا همینقدر مسخره می شه پس خیلی حال نکنم .

بعضی ها که واقعا بازی رو خیلی جدی می گیرند حالا من زود می فهمم اما بعضی ها که خداییش کلا نمی فهمند که همش بازی ….

خلاصه درد سرتون ندم داشتم کلی با این پست جدید حال می کردم که یکی از استاد های دوره هنرستانم که توی شرکت صنعتی شوفاژکار کار می کرد بهم تلفن زد که شوفاژکار مدیرعاملش عوض شده و داره نیروی جدید می گیره می خوای بیایی اینجا ….

مطالب پیشنهادی

فنون مذاکره

قطعا همه ی شما مانند من در زندگی دوستانی  داشته اید که در دوران تحصیل …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *