محمدرحیم متقی ایروانی (۱۲۹۹ – اسفند ۱۳۸۴) کارآفرین ، سرمایهدار، نیکوکار ایرانی و بنیانگذار کفش ملی بود.
۳- وی علاوه بر فعالیت اقتصادی در همین زمان به یک کار بزرگ اجتماعی دست زد که تا آن زمان در تاریخ ایران سابقه نداشت و نمونه انجام مسئولیت اجتماعی کارآفرین در جامعه محسوب می شد. شرکت کانون مشاوره اقتصادی در تیرماه ۱۳۴۳ به منظور بزرگ نمودن ۲۲ کودک از دو ماهه تا دو ساله تاسیس کردشد تا در آینده این کودکان از مدیران بنگاه صنعتی او بشوند. دبیران آنها از بین افراد توانا و با تقوی انتخاب می شدند. تصمیم گرفته شده بود که هزینه تحصیلی آنها ، مقدم بر سایر هزینه ها باشد. دو برادر از جمع همین ۲۲ نفر کودکانی بودند که خانواده خود را به طور کامل زلزله بوئین زهرا از دست داده بودند و ایروانی آنها را به فرزندخواندگی پذیرفت و بعدها برای تحصیل به اروپا فرستاد. همین دو برادر در روزهای انقلاب درب کارخانه را به روی ایروانی بستند و او را از ملک خودش بیرون کردند و مقدمات مصادره کارخانجات ملی را فراهم کردند.
۴- مدیران و کارگرانی که با رحیم ایراونی کار می کردند حداقل در دو ویژگی وی متفق القول هستند: «او مدیری با هوش بود که هم به تولید می پرداخت و هم نگران چگونگی توزیع ثمره آن بین تمامی عوامل تولید به ویژه کارگران بود یعنی هم در تولید سخت گیر بود و نتیجه را برای همه می خواست یعنی عدالت اجتماعی. رحیم این دو ویژگی متضاد را به خوبی به هم پیوند داده بود و در آرزوی روز بازنشستگی اش بود که در زمینی که آن را در جنوب شهر انتخاب کرده بود بیمارستانی بسازد و باز بر آن مدیریت کند اما این بار مدیریت بر تولید کالایی عمومی نه خصوصی. از اغلب کسانی که با او در این گروه کار کرده اند می توان داستانی شنید که تمایل شدید او را به عدالت توزیعی گواهی می دهد.
کارگرانی که هر روز صبح از نقاط مختلف تهران با سرویس به کفش ملی می آمدند می دیدند که ایروانی قبل از همه آنها به کارخانه آمده، دم در ورودی کفش ملی ایستاده و برای همه ۱۰ هزار کارگر و کارمند خود دست تکان می داد و سلام می کرد.
یکی از مردانی که با او همکار بود تعریف می کند او روزی به کناره های رود اترک رفت و سرزمین وسیعی که کنار آن بود را دید و اراده کرد آن را زیر کشت ببرد تا علوفه تولید شود. دامپروری رونق بگیرد تا چرم خام کارخانه های هفتگانه چرمی که به تازگی وارد کرده بود را از آنجا تامین کند.
۵- رحیم ایروانی حتی بعد از مصادره اموال سعی می کرد تا خانواده کفش ملی را مراقبت کند. با آمدن هر مدیر جدیدی به او تلفن می زد و تبریک می گفت و او را تشویق به حفظ گروه می کرد، زیرا معتقد بود که چند هزار نفر از طریق آن زندگی می کنند. او کار،رینی بود که در سالهای پایانی نیز دست از ارائه طرح های کارآفرینی بر نداشت. او در مصر کارخانه کفش سازی استاندارد را تاسیس کرد و نیز در سال ۱۳۷۱ به ایران برگشت و تقاضای تاسیس کارخانه کفش سازی کرد.
رحیم ایروانی سرانجام در ۱۲ بهمن ۸۴ بعد از یک روز کامل کاری درگذشت