۱۹۶۴
کودکی
بی شک آمازون از جمله نام هایی است که تاریخ فروش اینترنتی را بدون آن نمی توان تصور کرد. اما آمازون این اسطوره شدن را مدیون جف بزوس است. جفری پی. بزوس در آلبورک در ایالت نیومکزیکو به دنیا آمد. مادرش زمانی که هنوز سنش به بیست سال نمی رسید از پدر طلاق گرفت.
بزوس چهار ساله بود که مادرش با مایک بزوس وکه مهاجری از کوبا بود ازدواج کرد. وقتی مادر و پدر جف با یکدیگر ازدواج کردند، خانواده به هودسون نقل مکان کرد و پدر در شرکت اکسون مهندس شد. خانواده مادری جف اصالتا تگزاسی بودند و مزرعه ای در حدود ۲۵ هزار هکتار در اختیار داشتند. پدر بزرگ جفری یک مسوول محلی بود و در کمیسیون انرژی اتمی در آلبوکرک کار می کرد.
او خیلی زود بازنشسته شد و به مزرعه خانوادگی شان رفت و جف هم اکثر تابستان ها، در این مزرعه پیش پدر بزرگش بود. جف از همان ابتدا نبوغ خود را به نمایش گذاشت. زمانی که هنوز ده سال بیشتر نداشت گاراژ خانه را تبدیل به آزمایشگاه کرده بود. در سنین نوجوانی با خانواده به میامی در فلوریدا رفت.
در همان سال ها بود که در خود میل شدیدی به کامپیوتر دید. پس از فارغ التحصیل شدن به پرینستون رفت تا فیزیک بخواند اما خیلی زود به عشق قدیمی خود یعنی کامپیوتر بازگشت و در علوم کامپیوتر و مهندسی الکترونیک از دانشگاه فارغ التحصیل شد.
۱۹۸۶
فارغ التحصیلی
پس از فارغ التحصیلی، جف بزوس شغلی در وال استریک پیدا کرد. در آن زمان وال استریت به شدت به کامپیوتر و نرم افزارهایی احتیاج داشت که رویکرد بازار را پیدا و بررسی کند. او در فیتل کار کرد. شرکتی پیش رو که در حال ساختن شبکه ای برای ایجاد تجارتی بین المللی بود.
سپس به شرکت بانکرز تراست رفت و تا رده معاون ریاست هم بالا رفت اما این شغل با روحیات او سازگار نبود و به شرکت شاو رفت. تخصص این شرکت در زمینه تولید نرم افزار برای بازار سهام بود. در این شرکت بود که نبوغ بزوس شکفته شد و نرم افزارهایش در زمینه سهام، او را تا مقام معاون ریاست بالا برد اما بزوس باز راضی نبود.
۱۹۹۰
ظهور اینترنت و استعفای بزوس
در ابتدای دهه نود اینترنت هنوز به معنای امروزی تجاری نبود. اینترنت در ابتدا برای وزارت دفاع ابداع شده بود که در زمان های ضروری شبکه های نظامی را به یکدیگر متصل نگاه دارد. شرایطی مانند حمله نظامی یا حوادث طبیعی. پس از چندین سال این امکان برای دولت و محققان دانشگاهی نیز فراهم شد اما در ابتدای دهه نود، دولت این امکان را برای عموم هم فراهم کرد.
با این وجود در سال ۱۹۹۴ هنوز هیچ تجارتی در اینترنت وجود نداشت. یک روز بهاری جف بزوس در خانه نشسته بود و مقاله ای خواند که در آن ذکر شده بود استفاده اینترنت، هر ساله ۲۳۰۰ درصد افزایش پیدا می کند. او همانجا فهمیدکه این مکان بازار آینده است و شروع کرد به بررسی قابلیت های این محیط مجازی.
۱۹۹۴
بزوس می گوید: «با خود فکر کردم که چه تجارتی را می شود با اینترنت و به روش پستی انجام داد. اسم بیست تجارت را روی کاغذ نوشتم و با خود فکر کردم که اینترنت به کدام یک از این تجارت ها ابزار بهتری نسبت به تجارت به شیوه سنتی می دهد. دیدم کتاب بهترین است، چون کتاب کمترین جزییات را دارد و برای هیچ کتابی برای مثال کاتالوگی چاپ نمی شود. پست کردن آن راحت است و می توان به شکل مجازی مشتریان بسیاری برای آن پیدا کرد.»
اتفاقا روز بعد قرار بود که نشست فروشندگان کتاب آمریکا برگزار شود. بزوس معطل نکرد و روز بعد به لس آنجلس رفت و در نشست فروشندگان کتاب آمریکا شرکت کرد و هر چیزی که راجع به تجارت کتاب بود آموخت. او دید که تقریبا تمامی فروشندگان عمده کتاب، لیستی کامپیوتری از کتاب های خود دارند.
تنها چیزی که او نیاز داشت، مکانی در اینترنت بود. جایی که مردم بتوانند لیست کتاب ها را بررسی کنند و در همان جا سفارش کتاب خود را بدهند. کارمندان بزوس برای این ریسک هیچ کدام تمایلی نشان ندادند اما بزوس تصمیم گرفت که خود به تنهایی وارد این تجارت شود و از موقعیت شغلی عالی خود در نیویورک استعفا داد.
جف و همسرش مکنزی، به تگزاس پرواز کردند. ناپدری اش به آنها یک شورلفت بلیزر مدل ۱۹۸۸ داد و با همان به سوی سیاتل رفتند. سیاتل جایی بود که آنها به تولیدکنندگان عمده کتاب دسترسی داشتند.
این شهر همچنین مرکز کامپیوتر آمریکا هم بود. در اتومبیل آنها راجع به نام شرکت بحث کردندو به نام آمازون رسیدند. آمازون با حرف A شروع می شد و جف می خواست که در جست و جوگرهای کامپیوتری به شیوه آن زمان که به ترتیب حروف الفبا بود، نامش در ابتدای لیست باشد.
۱۹۹۵
آغاز به کار آمازون
دفتر فروشگاه آنها در خانه دو اتاق خوابه شان بود. جف با استفاده از وسایل قدیمی منزل و سه کامپیوتر در همین مکان سرور آمازون را راه انداخت. وقتی نسخه آزمایشی سایت راه افتاد، از سیصد دوستش خواست که سایت را چک کنند و ببینندمشکلی ندارد.
دوستانش اعلام کردند که تحت سیستم عامل های گوناگون و سیستم های مختلف مشکلی نیست. بنابراین در ۱۶ جولای ۱۹۹۵ بزوس سایتش را برای عموم جهان عرضه کرد و غول متولد شد. او به دوستانش گفت که کلمه آمازون را در فروم های مجازی تبلیغ کنند. فروم های آن زمان تحت سیستم عامل داس بود و تنها می شد از متن بهره گرفت.
۲۰۰ دوست دنیای مجازی او دست به کار شدند و در ۳۰ روز، آمازون بدون آن که در مطبوعات و رسانه ها تبلیغی کرده باشد، در ۵۰ ایالت آمریکا و ۴۵ کشور خارجی موفق شد کتاب بفروشد. در ماه سپتامبر، فروش آمازون به هفته ای ۲۰ هزار دلار رسیده بود.
بزوس دیگر نمی توانست تنها ادامه دهد و تیمی استخدام کرد که قابلیت های سایت را بهبود ببخشند. آنها قابلیت هایی مانند خرید با یک کلیک و همچنین نظر خوانندگان در هر کتاب را به سایت اضافه کردند. نظر خوانندگان در سایت باعث شد که هزاران مشتری آمازون پس از خواندن هر کتاب به آمازون بیایند و نظر و نقد خود را درباره هر کتاب بنویسند.
امروز این کار شاید زیاد هیجان انگیز نیاید، اما نباید فراموش کرد که از سال ۱۹۹۵ صحبت می کنیم، یعنی سال ۱۳۷۴ شمسی خودمان. زمانی که فضای گفت و گوی مجازی هنوز در ابتدای راه خود بود. این نوآوری، فروش آمازون را هشت برابر کرد.
۱۹۹۷
حتی خود بزوس هم باور نمیکرد که تجارتشان به این سرعت رشد کند. وقتی که سهام کمپانی در سال ۱۹۹۷ در بازار سهام عرضه شد، منتقدان شک داشتند که آمازون بتواند موقعیت خود را حفظ کند. غول های چاپ آمریکا مانند بارنز اند نوبلز و بردرز هم به تبعیت از آمازون سایت فروش اینترنتی خود را راه انداخته بودند اما دوسال بعد، قیمت سهام آمازون به تنهایی، از مجموع دو سهام این دو کتابفروش عمده آمریکایی سبقت گرفته بود. در انتهای دهه ۹۰، جفت بزوس قدم به باشگاه بیلیونرها گذاشته بود و مجله تایم عکس او را روی جلد برد و مجله فورچون هم نام او را در میان جوان ترین میلیاردرهای جهان ذکر کرد.
۲۰۰۰
ایجاد گستره های جدید تجاری
در همان ابتدا بزوس به دنبال این بود که سهم بازار بیشتری به خود اختصاص دهد، اگرچه این کار به بهای از دست رفتن سود باشد. او تصمیم گرفت که شعار خود را تغییر دهد و شعار «بزرگترین کتابفروشی زمین» را به «بزرگترین فروشگاه زمین» تغییر داد. کارشناسان این کار او را اشتباه بازاریابی خواندند اما برخی دیگر این استراتژی را بسیار هوشمندانه تلقی کردند.
او در هر گسترشی که در تجارت خود می داد، شش محور را مطرح می کرد: «نیاز مشتری، مالکیت، زمان شناسی، صرفه جویی، بلندنظری، و نوآوری». او می گوید که «ما بزرگترین شرکت مشتری محور هستیم. جایی که مردم می توانند بیایند و هر چیز آن لاینی را بخرند.» آمازون در این هنگام، سی دی های موسیقی، ویدئو، اسباب بازی، لوازم الکترونیکی و … به بازار خود افزود. وقتی حباب اینترنت ترکید، آمازون در حال ساختاردهی دوباره خود بود و زمانی که بسیاری از «دات کام»ها محو شدند، آمازون به شدت سود می داد.
۲۰۰۲
در اکتبر ۲۰۰۲، آمازون فروش لباس را هم به فروشگاه خود اضافه کرد. او این فروش را با همکاری برندهای مطرح لباس مانند گپ، نورداستورم، و لنز اند انجام داد. در سال ۲۰۰۳ آمازون A9 را معرفی کرد. A9 در واقع موتور جست و جویی بود که تنها در وب سایت هایی جست و جو می کرد که به نوعی در فروش اینترنتی دست داشتند. همزمان، آمازون، فروشگاه آن لاین لوازم ورزشی را هم به مجموعه خود افزود و بیش از ۳۰۰۰ برند مختلف ورزشی را در آن عرضه کرد. در سال ۲۰۰۶ آمازون فروش سالانه ای بالغ بر ۷/۱۰ میلیارد دلار داشت و امروز هم بزرگترین فروشگاه اینترنتی جهان است.
در سال ۲۰۰۷ جف بزوس فکر کرد که باید انقلابی در صنعت خواندن به وجود آید. از زمان اختراع خط، این کتاب های کاغذی بودند که یار مهربان خوانندگان لقب داشتند. اما بزو با خود اندیشید که در قرن ۲۱ این یار مهربان می تواند یک «گجت» باشد. پیش از او بسیاری این کار را البته آزموده بودند اما مشکل دستگاه های آنان این بود که شباهتی به صفحه کتاب نداشتند و از خود نورهایی ساطع می کردند که پس از مدتی خواندن، ذهن را خسته می کرد.
جف بزوس، دریافت که این خلأ را باید با یک نوآوری پر کند. آنها سه سال کار کردند و تکنولوژی E-ink را عرضه کردند. این تکنولوژی بیشترین شباهت را به کتاب داشت و نوشته های آن طوری به نمایش درمی آمد که گویی آن را با خودنویش نوشته اند. او علاوه بر آن تکنولوژی وایرلس را هم به دستگاه های خود عرضه کرد که خوانندگان را قادر می کرد با کیندل خود به خرید، دانلود و خواندن کتاب بپردازند. کیندل همچنین خوانندگان را قادر می کرد که در آن واحد صدها کتاب را در دستگاهی ۲۰۰ گرمی همراه خود داشته باشند و کتاب های جدید با قیمت ۹/۹۹ دلار عرضه می شد که بسیار ارزان تر از کتاب های چاپی بود.
با معرفی کیندل، آمازون به سرعت ۹۵ درصد بازار کتاب الکترونیکی آمریکا را در اختیار گرفت اما اولین چالش بازار برای آمازون زمانی بود که اپل، آی پد را در سال ۲۰۱۰ معرفی کرد. این وسیله را می شد به شکل کتاب الکترونیکی هم استفاده کرد و به علاوه امکانات بسیار بیشتری از کیندل داشت. بزوس سریع به فکر افتاد و امکاناتی مانند ۳G هم به دستگاه خود اضافه کرد و قیمت را آنقدر پایین آورد که دیگر نتوان با آن رقابت کرد. در واقع در رقابت با اپل، آمازون بر برتری های خود تکیه می کرد: اندازه کوچکتر، قابلیت خواندن در نور آفتاب که اپل فاقد آن بود و عمر باتری طولانی تر.
۲۰۱۰
آمازون در امروز
در سال ۲۰۱۰، آمازون با کمپانی ویلی قراردادی امضا کرد. ویلی صاحب امتیاز بسیاری از اثرهای کلاسیک در آمریکاست و بدین ترتیب آمازون برگ برنده دیگری رو کرد و بسیاری از اثرهای کلاسیک را به صورت مجانی در اختیار مشترکان خود قرار داد. به زودی ثابت شد که با ابداع وسیله های جدید خواندن الکترونیک میزان مطالعه کتاب بالاتر می رود و در نتیجه فروش بیشتر می شود و قیمت پایین تر را جبران می کند.
در اواسط دهه ۲۰۱۰ فروش کیندل به رقم اعجاب انگیز ۲۸/۲ میلیارد دلار رسید و میزان فروش الکترونیک کتاب در کیندل هر سال ۲۰۰ درصد رشد داشته است. پیش بینی بزوس این است که عمر کتاب های کاغذی به پایان رسیده است. بسیاری اختراع صنعت چاپ را توسط گوتنبرگ آغاز عصر جدیدی در صنعت و علم می دانند. آیا بزوس می تواند گوتنبرگ زمان ما باشد و عصر جدید دیگری آغاز کند؟ آمارها که به این سوال جواب مثبت می دهند.